بچه های دانشگاه غیر انتفاعی زرندیه -
دنيا چيز بدي نيست چيز كمي است....
 
 
دو شنبه 30 تير 1393برچسب:, :: 19:58 ::  نويسنده : غریبه
 
 
بزرگ شدیم و فهمیدیم بابابزرگ دیگر هیچگاه باز نخواهد گشت، آنطور که مادر گفته بود!
 
 
 
بزرگ شدیم و فهمیدیم چیزهایی ترسناک تر از تاریکی هم هست…
 
 
 
بزرگ شدیم…
به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود!
و پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته…


ادامه مطلب ...


چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 10:5 ::  نويسنده : خانم سوگند

بچه ها امشب شب خیلی بزرگیه

 

برای همه دعا کنید برامن دعا کنید

 

التماس دعا....

 



چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 9:52 ::  نويسنده : خانم سوگند

هر کی دوستم داره : 1 رو بزنه

هر کی ازم ناراحته : 2 رو بزنه

هر کی ازم متنفره : 3 رو بزنه

هر کی عاشقمه : 4 رو بزنه

هر کی از شخصیتم و طرز رفتارم خوشش میاد : 5 رو بزنه

هر کی حرف نگفته ای باهام داره : 6 رو بزنه

هر کی که حوصلمو نداره : 7 رو بزنه

هر کی تو دلش یه حرفی هست و دوست داره بگه : 8 رو بزنه

هر کی که دلش برام تنگ شده : 9 رو بزنه

هر کی که دوستم نداره : 10 رو بزنه :-)

با دلیل لطفا :-( :-( 



چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 2:4 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

 

 



چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 1:51 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی

 

 

 

در سرزمین من هر چه را که نمی فهمند " مسخره" می کنند...!!!

 



چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 1:43 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی

 

 

 

ببین یارو فکر کردی دوست دخترت یا دوست پسرت

 

 

 

ولت کرده یا بهت خیانت کرده مثلا داغونی؟؟؟

 

 

الکی تریپ ورمیداری؟؟؟داغون این مردمن که اون کثافتا

 

 

 

اینحوری خراب شدن رو سرشون جواب این پدرو کی میخواد بده؟؟؟

 

 

بچه اش جلو چشماش پرپر شده؟؟؟ببین داغون به اینا میگن

 

 

نه به بچه های بازیایی که درو ور ما هست و تموم...

 

 

 

 

 

 



چهار شنبه 25 تير 1393برچسب:, :: 1:39 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی
همچین با تعجب بهت میگن روزه داری؟؟؟!!!
 
انگار دست و پای اضافی داری!!!
 
چرا انقدر براشون عجیب شده...
 
بوی رمضان فقط توی خونه است و برنامه های صدا سیما...
 
تو خیابون بوی فست فوده و...
 
و دیوارای رنگانگ با تابلوی غذا حاضر است!!!
 
انگار تو عجیبی...
 
باید دور باشی ازین مردم...
 
اقای من شهر اماده نیست...
 
شـــــــــــرمنـــــــده ایــم مــــــــــــولـــــا...
 
اللهم العجل لولیک الفرج فقط تابلوی مانور خط است...
 
تو مارا ببخش...!!!


سه شنبه 24 تير 1393برچسب:, :: 22:6 ::  نويسنده : آقای مجتبی جبران

من این شب زنده داری دوست دارم

 

پریشان روزگاری دوست  دارم

 

به شهر من زمن بیگانه تر نیست

 

همین دور از دیاری دوست دارم

 

بیابان را که خلوتگاه انس است

 

چو آهوی فراری دوست  دارم

 

تو را هم  باهمه  نا مهربانی

 

عزیزم  آری  آری  دوست دارم

 

به امید وصالت زنده  ماندم

 

من این چشم انتظاری دوست دارم

 

برای دیدنت  رخصت  نخواهم

 

من این بی بند وباری دوست دارم

 

نمیگیرم  به یک جا  یکدم  آرام

 

چو طوفان  بیقراری  دوست  دارم

 

 

 

 



سه شنبه 24 تير 1393برچسب:, :: 16:13 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید



سه شنبه 24 تير 1393برچسب:, :: 16:5 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

نه صدایش را نازک می کرد...

 

و نه دستانش را (اردی) ...

 

از کجا باید به (گرگ) بودنش شک میکردم؟!

 

 



سه شنبه 24 تير 1393برچسب:, :: 13:27 ::  نويسنده : خانم سوگند

به سلامتی خودم که کوه دردم ولی کسی و ندارم باهاش درد و دل کنم....

 

به سلامتی اونی که رفت و تنهام گذاشت ولی هنوز تاریخ تولدش رمز گوشیمه...

 

به سلامتی پسری که فهمید عشقش با بهترین دوستش رفیق شده زنگ زد و بهش گفت : سلام آبجی....

 

به سلامتی انگشت شمار دخترایی که وقتی عشقشونو میبینن دلشون پر میکشه بپرن تو بغلش ولی نجابتشون نمیذاره....

 

به سلامتی شب هایی که تو تنهاییت گریه کردی و ندونستی چرا!!!

 

به سلامتی دلی که فقط اسمش دله ؛ نصفش آه و نصفش گله...

 

به سلامتی اونی که عاشقشی ولی نمیتونی بهش زنگ بزنی ولی بازم دلت نمیاد شمارشو پاک کنی....

 

به سلامتی خودم نه واسه حرفام واسه این که مرحم ندارم واسه دردام....



دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

یکی بود لامصب با صد نفر بود

 

.

.

.

.

 

عجب پشتکاری؟؟!!!

 

 

 



دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 17:4 ::  نويسنده : غریبه

دیروز که از سر کار میومدم تصادف کردم...

 

خدارو شکر چیزی نشده

 

فقط یخورده پام زخمی شده...

 

بچه ها مواظب خودتون باشید...

 

همدیگرو دعا کنید...

 



دو شنبه 23 تير 1393برچسب:, :: 13:44 ::  نويسنده : خانم سوگند

 دربست!

زد روي ترمز. با خستگي پرسيد: كجا؟

بهشت‌زهرا.

با خودش فكر كرد:

«اگه داداش باهام راه بياد و بازم ماشينش رو بهم بده،

با دو سه شب مسافركشي تو هفته،

شهريه اين ترمم جور مي‌شه.»

پايش را روي پدال گاز فشرد.

ماشين پرواز كرد.

اتوبان، بي‌انتها به نظر مي‌رسيد.

در گرگ و ميش آسمان، رويايي دراز پلك‌هايش را سنگين‌تر كرد.

صداي پچ‌پچ مسافرهاي صندلي عقب، مثل لالايي نرمي در گوش‌هايش ريخت.

يكباره صداي برخورد جسمي سنگين،

او را از خواب پراند

. ناخودآگاه ترمز كرد.

مثل كابوس‌زده‌ها، از ماشين بيرون پريد.

وسط جاده، پسري هم‌قد و قواره خودش،

مچاله افتاده بود و هنوز نيمي از گل‌هاي رز و مريم را در دست داشت.



یک شنبه 22 تير 1393برچسب:, :: 13:51 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

شرمنده اگه بچه خوشگل نیستیم

 

 

 

 



یک شنبه 22 تير 1393برچسب:, :: 12:13 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

 

می دونست دلم اسیره ولی رفت

 

می دونست گریه ام میگیره ولی رفت

 

می دونست تنهایی سخته،می دونست

 

می تونست باهام بمونه،نتونست

 

می دونست دلم شکسته ولی رفت

 

غم اون تو دل نشسته ولی رفت...

 

 



شنبه 21 تير 1393برچسب:, :: 21:50 ::  نويسنده : آقای مجتبی جبران

برزیل به رکورد مالدیو نرسه صلواتخنده



پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 23:42 ::  نويسنده : خانم تـــرنم



پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 23:12 ::  نويسنده : غریبه

مرد و زن در حال فکر کردن

بودا و زن هرزه
 
بودا به دهی سفر كرد. زنی كه مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
 
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه زن شد.
 
كدخدای دهكده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت: «این زن، هرزه است به خانه او نروید.»
 
بودا به كدخدا گفت: «یكی از دستانت را به من بده.»
 
كدخدا تعجب كرد و یكی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.
 
آنگاه بودا گفت: «حالا كف بزن.»
 
كدخدا بیشتر تعجب كرد و گفت: «هیچ كس نمی‌تواند با یك دست كف بزند.»
 
بودا لبخندی زد و پاسخ داد: «هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد،
 
مگر این كه مردان دهكده نیز هرزه باشند.  بنابراین مردان و پول‌هایشان است كه از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند.»
 


پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:عکس دانشجویان زرندیه, :: 22:53 ::  نويسنده : غریبه



پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, :: 18:25 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

دلم خوش نیست غمگینم

 

کسی شاید نمیفهمد کسی شاید نمیداند...

 

کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی

 

تو میخوانی فقط شعری...

 

زیر لب اهسته میگویی:

 

عجب احساس زیبایی...! تو هم شاید نمیدانی...!

 

 

 

 

 



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:37 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی

تمام کمد ها را زیر و رو میکنم،

 

لباس بهاری،

بارانی،

لباس عید...

عجیب است!

هیچ چیز جز آغوش تـــو به تنم نمی آید!!!

 



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:27 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی


مورد داشتیم از دختره پرسیدن پینت بال دوست داری؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.

گفته : آره بابا اکثر آهنگاش رو دارم!!!!!



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:25 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:23 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:19 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:17 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی

مخاطب فقط خــــــداســــت...

 



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 22:14 ::  نويسنده : آقای محمد حسین طالبی

داغترین آغوش ها را از تنت

 

و شیرین ترین بوسه ها را از لبانت بیرون میکشم

 

به تلافی تمام روزهایی که میخواستمت و نبودی...

 

 



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 16:47 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

بر سنگ قبر من بنویسید خسته بود

 

اهل زمین نبود نمازش شکسته بود

 

بر سنگ قبر من بنویسید شیشه بود

 

تنها از این نظر که سراپا شکسته بود

 

بر سنگ قبر من بنویسید پاک بود

 

چشمان او که دائما از اشک شسته بود

 

بر سنگ قبر من بنویسید این درخت

 

عمری برای هر تیر و تیشه ای دسته بود

 

بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر

 

پشت دری که باز نمیشد،نشسته بود

 

 

 

 



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 16:40 ::  نويسنده : آقای آرمان فرهید

 

 

 



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 14:1 ::  نويسنده : خانم سوگند

پسره ﻗﯿﺎﻓﺶ ﺑﺎ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﺑﯿﻤﻪ ۹۰ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺧﺮج ﺩﺍﺭﻩ،


ﻧﯿﻤﺮﺧﺶ ﺷﺒﻴﻪ ﻭﺍﺷﺮ ﺳﺮﺳﻴﻠﻨﺪﺭ ﻭﺍﻧﺖ ﭘﻴﻜﺎﻧﻪ،


ﻫﯿﮑﻠﺶ ﻣﺜﻞ ﻣﺘﮑﺎ ﻟﻮﻟﻪ ﺍﯼ؛ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ پست ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ:


ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﻓﺮﻳﺒﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ


ﻗﻠﺐ ﺷﻜﻨﻨﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺩﺭﻳﺎﺑﺪ،

آﻧﻮﻗﺖ ﻇﺎﻫﺮ ﺯﻳﺒﺎﻳﻢ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺮ ﮔﺎﻣﻬﺎﻳﺶ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻳﺨﺖ…


ﻳﻌﻨﻰ ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻤﺎاااا ﺑﺎ ﻣﮕﺲ ﻛﺶ ﺑﻪ ﺍﺳﺮﺍﻳﻴﻞ ﺣﻤﻠﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ!

خخخخخخخ



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 13:50 ::  نويسنده : خانم سوگند

مورد داشتیم دختره تو گوگل سرچ کرده


نحوه ی دم کردن چای


گوگل تا چند لحظه هنگ کرده بعدم بهش گفته لابد منتظری خواستگارهم واست پیداشه؟


ب همین قوری قسم !!!

*****

مورد داشتیم طرف رفته مغازه گفته مایع دست شویی میخواستم فقط از اون قرمزاش نباشه!!!

مغازه دارم رفته یه 4 لیتری مایع ظرف شویی (دقت کنین ظرف!!)

از اون آبیاش آورده طرفم خریده برده !!!!



مدیونید اگه فک کنین از آشناهای نزدیکمونه!

*****

مورد داشتیم پسره واسه عروسی خواهرش انقد به خودش رسیده ،

واسش خاستگار پیدا شده.

با خواهر عروس اشتباهش گرفتن...


تازه گفته میخواد درس بخونه.....


به همین زولبیا بامیه ها قسم

*****



چهار شنبه 18 تير 1393برچسب:, :: 13:42 ::  نويسنده : خانم سوگند

عادت ندارم درد دلم را به کسی بگویم....

پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم....

تا همه فکر کنن؛

نه دردی دارم....

نه قلبی....



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:خطای دید, :: 20:0 ::  نويسنده : خانم تـــرنم

 

این تصویر از سمت راست چند تا مستطیل داره؟! حالا از چپ هم بشمار!!

 

 

دایره ها سفیدن یا سیاه ؟!

 

 

 

هر چه میزان استرس شما بیشتر باشد حرکات بیشتری در تصویر زیر میبینید!

 

 

 

30 ثانیه به مرکز تصویر خیره بشید بعد به دستتون که روی موس هست نگاه کن!

 

 

 



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, :: 18:56 ::  نويسنده : خانم تـــرنم

نمره های صنعتی 2 و شرکتها 1 اومده !



دانلود آهنگ جدید و زیبای "من میرم" از سزار و کوشا .

 


دانلود آهنگ با کیفیت 320

دانلود آهنگ با کیفیت 128

 

 

 

(دانشجوی دانشگاه غیر انتفاعی زرندیه)



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, :: 15:32 ::  نويسنده : آقای مجتبی جبران

.



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, :: 15:14 ::  نويسنده : آقای مجتبی جبران



دو شنبه 16 تير 1393برچسب:, :: 10:45 ::  نويسنده : خانم سوگند

وحشت از عشق که نه؛

ترسم از فاصله هاست....

وحشت از غصه که نه ؛

ترسم از خاتمه هاست...

ترس بیهوده ندارم ؛

صحبت از خاطره هاست...

صحبت از کشتن نا خواسته عاطفه هاست....

کوله باری پر از هیچ ؛که بر شانه ماست...

گله از دست کسی نیست ؛

مقصر دل دیوانه ماست....



یک شنبه 15 تير 1393برچسب:, :: 13:32 ::  نويسنده : آقای رضا جداخانی



درباره وبلاگ


قصد ازدواج نداریم :D . . . شعار ما در زندگی پاکی و درست زندگی کردن در یک کلام آدم بودن است. خاک شد هرکه بر این خاک زیست ٬ خاک چه داند که در این خاک کیست سرانجام که باید در خاک رفت ٬ خوشا آنکه پاک آمد و پاک رفت . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . چون من ندار بودم عروسک قصه ام پرید! دارا که باشی سارا با پای خودش می آید...! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . تاریخ ایجاد وبلاگ:1391/12/9
باز هم یه هنر جدید یه آهنگ جدید از بچه های دانشگاه
به درخواست دوستان 13 آذر تولد khanoom sogand خـــدایـــا ! خودم را دوست دارم آغوشت چه اتفاقی افتاده دو برادر... محرم ماه محرم قيامت بي حسين غوغا ندارد احساس رضایت اسیر تو که باشم....آزادمـــــ واقعا چرا ؟؟؟؟ |: طنز باحال دلنوشته 99 ســــــکوت طنز(6)دانشجــــــــوو خجسته عید سعید غدیر خم مبارک :D چرا دانشگاه ها رو خارج شهر می سازن؟:| ضـــــد حـــــــال درد داره نه ندارم.... با من قدم بزن ب درکــــ